جاحِظ، ابوعثمان عَمر بن بَحر
جاحظ لقبی است که «چشم برآمده» معنی میدهد. زشتی چهرهی او تا به حدی بود که، به گفتهی منابع، باعث محرومیتش از معلمی فرزندان خلیفه المتوکل شد. جاحظ با آن که سخت دلبستهی بصره بود، ایام مدیدی نیز در بغداد و سامرا
نویسنده: M. Plessner
مترجم: بهاء الدین خرمشاهی
مترجم: بهاء الدین خرمشاهی
(ت. بصره، عراق، حدود 160/ 155؛ و. بصره، 255/ 247)، تاریخ طبیعی.
جاحظ لقبی است که «چشم برآمده» معنی میدهد. زشتی چهرهی او تا به حدی بود که، به گفتهی منابع، باعث محرومیتش از معلمی فرزندان خلیفه المتوکل شد. جاحظ با آن که سخت دلبستهی بصره بود، ایام مدیدی نیز در بغداد و سامرا گذراند. اساتید و لغویان و ادبائی چون اَصمَعی، ابوعُبیده، و ابوزید بودند. وی در میان مطالعات خود به مطالعهی ترجمههائی که بتازگی از آثار یونانی بعمل آمده بود نیز میپرداخت.
جاحظ خواننده ای خستگی ناپذیر بود و، علاوه بر کتاب، اطلاعات شفاهی فراوانی نیز از سیاحان، اعراب بادیه، و اصناف مختلف مردمی که در بصره یافت میشدند بدست میآورد. در سیاست و مذهب از مکتب کلامی معتزله پیروی میکرد. این طرفداری را فی المثل در بعضی از آثاری که او به دفاع از مشروعیت سلسلهی عباسی اختصاص داده است میتوان دید. وی همچنین ردّیه هایی بر آرای یهودیان و مسیحیان نوشته است. از طریق تألیف کتاب چندان ثروتی بدست آورد که میتوانست حتی بدون داشتن شغل موظّفی زندگی خود را بخوبی بگذراند.
در میان فهرست طویل آثاری که مورّخان ادبی به جاحظ نسبت داده اند، تقریباً 200 اثر اصیل است، یعنی انتسابش صحیح است، و از این میان کمتر از سی اثر محفوظ مانده است. بسیاری از این آثار اشارات ارزنده ای به علوم مختلف دارند، ولی تعدادی از آنها اختصاصاً به مضامین علمی میپردازند. در میان آثار کوتاهتر، که غالباً هم از دست رفته اند، میتوان آثار زیر را برشمرد: دربارهی شیروگرگ؛ دربارهی استر و فوایدش؛ دربارهی سگان؛ غلات، خرما، زیتون و انگور؛ معدنیات؛ انسان؛ در تفاوت بین جن و انسان؛ رد بر آن که انسان را جزء لایَتَجزّی میشمرد؛ دربارهی مفلوجان و مجذومان و مسکینان؛ در تفاوت بین مردان و زنان؛ مناظره بین کنیزکان و غلامان؛ اعضا و جوارح؛؛ قوت و غذای بادیه نشینان؛ دربارهی نوشندگان و نوشابه ها (انواع و اقسام نَبیذ)؛ نقد طب؛ دکان عطار؛ در ردّ کیمیا؛ سرزمین ها (جغرافیا)، و مناظره بین تابستان و زمستان.
ولی مهمترین این آثار، و یکی از مفصّلترین آثار جاحظ، همانا کتاب او دربارهی جانوران است (کتاب الحیوان) در هفت جزء. تاکنون طبع منقّح و مطلوبی از آن بعمل نیامده ولی اغلب بخشهای آن به زبانهای اروپایی، بویژه انگلیسی و اسپانیایی، ترجمه شده است؛ جدیدترین چاپ این کتاب شامل یک فهرست تفصیلی اسماء و موضوعات است. کتاب الحیوان یک کتاب منظم در جانورشناسی نیست، بلکه اثری ادبی است که برای سرگرمی و تفریح خاطر نوشته شده و تدوین آن بر مبنای گروههای خاصی از جانوران است. به همین دلیل به جانورانی کمتر از آنچه برای جاحظ شناخته بوده پرداخته است. در این کتاب بیشتر پستانداران بزرگ، بعضی پرندگان مهم، و، با توجهی مخصوص، حشراتی نظیر مگس و پشه و عقرب و شپش مطرح شده است. جاحظ جانوران را توصیف میکند و استطراداً آنچه را که اعراب دربارهی هر یک میدانند به میان میآورد. لذا این اثر یک جانورشناسی ملی است که او نتایج مطالعات علمیش را نیز در خلال آن درج کرده است. وی با کتاب تاریخ الحیوان ارسطو آشنا بوده و خیلی وقتها از آن اقتباس کرده است، ولی متکی بر آن نیست. نام سایر مؤلفان یونانی نیز به میان میآید.
جاحظ بین جانوران دونده، پرنده، شناگر، و خزنده فرق میگذارد و گوشتخواران را در مقابل گیاهخواران قرار میدهد. همچنین بین جانوران سگ سان، گربه سان، و نشخوار فرق مینهد، و پرندگان را به پرندگان شکاری، بی دفاع، و کوچک تقسیم میکند، و به سبب فقدان منابع مطمئن از ماهیان بحث نمی کند. او تقسیم بندی جانوران را به مفید و مضر رد میکند چه حتی حیواناتی که برای انسان زیان آورند در طرح و تدبیر الهی جهان آفرینش برای خود جائی و فایده ای دارند و برابر نهادن خوب و بد از مبانی نظم جهان است. جاحظ علاقهی مخصوصی به مسألهی آموختگی و انطباق بعضی از جانوران نشان میدهد و امکان آفرینش خودبه خود (خلق الساعة) بعضی از جانوران (برای مثال وزغ از یخ) را میپذیرد، و به مسائلی چون زبان جانوران نیز میپردازد. اثر مسمومیت و اخته کردن بر جانوران و نیز ناسازیهای جنسی از جمله مجامعت نر با نر را مورد بحث قرار میدهد. از نظر جاحظ انسان یک عالم صغیر است که در درون خود صفات جانوران گوناگون را گرد آورده است.
جاحظ هر آنچه را که در آثار قدما مییابد چشم بسته نمی پذیرد. وی عقیده و ارزیابی خود را هم اظهار میکند و حتی به پژوهشهائی نیز دست میزند که بعضی از آنها از نظر روش شناسی قابل توجه است. وی منتقد سنت و حتی قرآن بوده است. چنین کتابی در جانورشناسی با این عرض و طول هرگز در عالم اسلام نیز همتائی نیافت.
در 1946 اوسکار لوفگرن تصاویر نسخهی خطی این اثر را که در کتابخانهی آمبروزیانا در میلان محفوظ است منتشر کرد. بعضی از این تصاویر جماع بین جانوران را نشان میدهد؛ چنین مضمونی کمتر سابقهی تصویر دارد. در یک تصویر نزدیکی یک جانور با جانور نر دیگر نشان داده شده است. این تصاویر تکرنگند، ولی ر. اتینگهاوزن تصویر یک شترمرغ را که روی تخمهاییش خوابیده رنگی از چاپ درآورده است.
جاحظ معتقد بود کیمیا در اصل غیرممکن نیست اما به طور علنی به جنبهی علمی آن اعتراض میکرد، زیرا در طول صدها سال بسیاری از دانشمندان بزرگ آن را بدون نتیجهی عملی و تمام شده میدانستند.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
جاحظ لقبی است که «چشم برآمده» معنی میدهد. زشتی چهرهی او تا به حدی بود که، به گفتهی منابع، باعث محرومیتش از معلمی فرزندان خلیفه المتوکل شد. جاحظ با آن که سخت دلبستهی بصره بود، ایام مدیدی نیز در بغداد و سامرا گذراند. اساتید و لغویان و ادبائی چون اَصمَعی، ابوعُبیده، و ابوزید بودند. وی در میان مطالعات خود به مطالعهی ترجمههائی که بتازگی از آثار یونانی بعمل آمده بود نیز میپرداخت.
جاحظ خواننده ای خستگی ناپذیر بود و، علاوه بر کتاب، اطلاعات شفاهی فراوانی نیز از سیاحان، اعراب بادیه، و اصناف مختلف مردمی که در بصره یافت میشدند بدست میآورد. در سیاست و مذهب از مکتب کلامی معتزله پیروی میکرد. این طرفداری را فی المثل در بعضی از آثاری که او به دفاع از مشروعیت سلسلهی عباسی اختصاص داده است میتوان دید. وی همچنین ردّیه هایی بر آرای یهودیان و مسیحیان نوشته است. از طریق تألیف کتاب چندان ثروتی بدست آورد که میتوانست حتی بدون داشتن شغل موظّفی زندگی خود را بخوبی بگذراند.
در میان فهرست طویل آثاری که مورّخان ادبی به جاحظ نسبت داده اند، تقریباً 200 اثر اصیل است، یعنی انتسابش صحیح است، و از این میان کمتر از سی اثر محفوظ مانده است. بسیاری از این آثار اشارات ارزنده ای به علوم مختلف دارند، ولی تعدادی از آنها اختصاصاً به مضامین علمی میپردازند. در میان آثار کوتاهتر، که غالباً هم از دست رفته اند، میتوان آثار زیر را برشمرد: دربارهی شیروگرگ؛ دربارهی استر و فوایدش؛ دربارهی سگان؛ غلات، خرما، زیتون و انگور؛ معدنیات؛ انسان؛ در تفاوت بین جن و انسان؛ رد بر آن که انسان را جزء لایَتَجزّی میشمرد؛ دربارهی مفلوجان و مجذومان و مسکینان؛ در تفاوت بین مردان و زنان؛ مناظره بین کنیزکان و غلامان؛ اعضا و جوارح؛؛ قوت و غذای بادیه نشینان؛ دربارهی نوشندگان و نوشابه ها (انواع و اقسام نَبیذ)؛ نقد طب؛ دکان عطار؛ در ردّ کیمیا؛ سرزمین ها (جغرافیا)، و مناظره بین تابستان و زمستان.
ولی مهمترین این آثار، و یکی از مفصّلترین آثار جاحظ، همانا کتاب او دربارهی جانوران است (کتاب الحیوان) در هفت جزء. تاکنون طبع منقّح و مطلوبی از آن بعمل نیامده ولی اغلب بخشهای آن به زبانهای اروپایی، بویژه انگلیسی و اسپانیایی، ترجمه شده است؛ جدیدترین چاپ این کتاب شامل یک فهرست تفصیلی اسماء و موضوعات است. کتاب الحیوان یک کتاب منظم در جانورشناسی نیست، بلکه اثری ادبی است که برای سرگرمی و تفریح خاطر نوشته شده و تدوین آن بر مبنای گروههای خاصی از جانوران است. به همین دلیل به جانورانی کمتر از آنچه برای جاحظ شناخته بوده پرداخته است. در این کتاب بیشتر پستانداران بزرگ، بعضی پرندگان مهم، و، با توجهی مخصوص، حشراتی نظیر مگس و پشه و عقرب و شپش مطرح شده است. جاحظ جانوران را توصیف میکند و استطراداً آنچه را که اعراب دربارهی هر یک میدانند به میان میآورد. لذا این اثر یک جانورشناسی ملی است که او نتایج مطالعات علمیش را نیز در خلال آن درج کرده است. وی با کتاب تاریخ الحیوان ارسطو آشنا بوده و خیلی وقتها از آن اقتباس کرده است، ولی متکی بر آن نیست. نام سایر مؤلفان یونانی نیز به میان میآید.
جاحظ بین جانوران دونده، پرنده، شناگر، و خزنده فرق میگذارد و گوشتخواران را در مقابل گیاهخواران قرار میدهد. همچنین بین جانوران سگ سان، گربه سان، و نشخوار فرق مینهد، و پرندگان را به پرندگان شکاری، بی دفاع، و کوچک تقسیم میکند، و به سبب فقدان منابع مطمئن از ماهیان بحث نمی کند. او تقسیم بندی جانوران را به مفید و مضر رد میکند چه حتی حیواناتی که برای انسان زیان آورند در طرح و تدبیر الهی جهان آفرینش برای خود جائی و فایده ای دارند و برابر نهادن خوب و بد از مبانی نظم جهان است. جاحظ علاقهی مخصوصی به مسألهی آموختگی و انطباق بعضی از جانوران نشان میدهد و امکان آفرینش خودبه خود (خلق الساعة) بعضی از جانوران (برای مثال وزغ از یخ) را میپذیرد، و به مسائلی چون زبان جانوران نیز میپردازد. اثر مسمومیت و اخته کردن بر جانوران و نیز ناسازیهای جنسی از جمله مجامعت نر با نر را مورد بحث قرار میدهد. از نظر جاحظ انسان یک عالم صغیر است که در درون خود صفات جانوران گوناگون را گرد آورده است.
جاحظ هر آنچه را که در آثار قدما مییابد چشم بسته نمی پذیرد. وی عقیده و ارزیابی خود را هم اظهار میکند و حتی به پژوهشهائی نیز دست میزند که بعضی از آنها از نظر روش شناسی قابل توجه است. وی منتقد سنت و حتی قرآن بوده است. چنین کتابی در جانورشناسی با این عرض و طول هرگز در عالم اسلام نیز همتائی نیافت.
در 1946 اوسکار لوفگرن تصاویر نسخهی خطی این اثر را که در کتابخانهی آمبروزیانا در میلان محفوظ است منتشر کرد. بعضی از این تصاویر جماع بین جانوران را نشان میدهد؛ چنین مضمونی کمتر سابقهی تصویر دارد. در یک تصویر نزدیکی یک جانور با جانور نر دیگر نشان داده شده است. این تصاویر تکرنگند، ولی ر. اتینگهاوزن تصویر یک شترمرغ را که روی تخمهاییش خوابیده رنگی از چاپ درآورده است.
جاحظ معتقد بود کیمیا در اصل غیرممکن نیست اما به طور علنی به جنبهی علمی آن اعتراض میکرد، زیرا در طول صدها سال بسیاری از دانشمندان بزرگ آن را بدون نتیجهی عملی و تمام شده میدانستند.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی
دو اثر جاحظ عبارتند از: کتاب الحیوان، ویراستهی عبدالسلام هارون، چاپ دوم، 7 جلد (قاهره، 1938-1945) و کتاب القول فی البِقال، با ویرایش و یادداشتهای شارل پلا (قاهره، 1955). ترجمههای «آثار شبه علمی» جاحظ در اثر زیرین فراهم آمده است: The Life and Works of Jāhiz، از شارل پلا (لندن، 1969)، 126-199. سایر ترجمه ها مندرجند در Excerpte und übersetzungen aus den Schriften des Philogen und Dogmatikers Gâhiz aus Bacra (150-250H)، از اوسکار لوفگرن، یکم (اشتوتگارت، 1931). نیز Ambrosian Fragments of an Illuminated Mnuscript Containing the Zoology of al- Jāhiz، از اوسکار لوفگرن (اوپسالا، 1946)؛ و Arab paintin، از ر. اتینگهاوزن (پاریس، 1962)، لوحهی ص 157.دوم. خواندنیهای فرعی.
به فهرست زیرین، که به ترتیب تاریخ منظم شده است، بنگرید: Ein arabischer Naturphilosph im 9. Jahrhundert (el-Dschâhiz)، از گ. وان فلوتن (اشتوتگارت، 1918)؛ «El Libro de los animal"s de Jâhiz»، از آسین پالاسیوس، در Isis، 14 (1930)، 20-54؛ و «The Book of Animals (kitāb al Hayawan) of al- Jāhiz (ca. 868-767)»، از ل. کوپف در Actes du VIIe Congress international d"histoire des Sciences (اورشلیم، 1953)، 395-401. نیز Le milieu basrien et formation de Ğāhiz ، از شارل پلا (پاریس، 1953)؛ و مقالهی او با عنوان «Djahiz»، در Encyclopaedia of Islam، دوم، چاپ دوم (لندن- لیدن، 1965)، 384-387؛ و Introduction to the History of Science، از ج. سارتن، یکم (بالتیمور، 1927)، 597.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}